امروزه جایگاه بینالمللی شهر مشهد بهعنوان یکی از قطبهای مذهبی و فرهنگی جهان اسلام، ضرورت برجسته کردن حرم مطهر، توجه به بافت پیرامونی و در نتیجه ساماندهی آن را بهروشنی نمایان میسازد. عدم توجه به احیا و ساماندهی این بافت میتواند سبب کاهش جذب گردشگر، جابجایی جمعیت ساکن، رکود وضعیت اقتصادی و مهمتر از همه، از بین رفتن هویت و نقش مذهبی- فرهنگی آن گردد. در مقابل آشکار است که افزایش کیفیت معنایی و بصری عرصههای شهری میتواند عامل مهمی در جذب گردشگران مذهبی از سرتاسر نقاط جهان به شهر مشهد و همچنین حفظ ابعاد هویتی و خاطرهای نزد ساکنین و زوار محلی باشد.
در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا به این پرسش که کدامیک از ابعاد ادراک محیط حرم درگذر زمان دستخوش تغییر شده، پاسخ داده شود. قلمرو مکانی این پژوهش خیابانهای منتهی به حرم بوده و در تحقق آن از راهبرد اسنادی و پیمایش اجتماعی استفاده شده است. تأکید این جستار بر تغییر وجوه معنایی ادراک منظر بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع) درگذر زمان بوده و ارزیابی آن در ابعاد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزشگذاری انجام یافته است. تعداد اعضای نمونه مرحله نظرسنجی 105 نفر میباشد که به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامهای شامل سؤالات باز و بسته میان آنان توزیع شده؛ همچنین تحلیل دادهها با استخراج ضریب رگرسیون میان متغیرهای مستقل و وابسته در نرمافزار SPSS 16 و Exel ارزیابی گردیده است.
نتایج نشان میدهند که به سبب ظرفیت پایین بافت کنونی پیرامون حرم، بیشترین تأثیر بر تمایل افراد به تغییر محیط به ترتیب متوجه بعد شناختی، تفسیری، ارزشی و در نهایت بعد احساسی است که این نشاندهنده عدم توجه به ابعاد ادراکی، معنایی و بهویژه در بعد شناختی است که در معنادار شدن بیشتر محیط کمک مؤثری مینماید.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |