در ایران استفاده از سازه گنبد، برای پوشش دهنههای بزرگ، پیشینهای دیرین دارد. کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش تخت است، سبب شده است که پوشش طاق و گنبد رواج پیدا کند. گنبد در معماری ایران از جایگاه بالایی برخوردار است. معمار مسلمان ایرانی نهایت ذوق و استعداد خود را در بنای مساجد بهکار گرفته و علاوه بر لحاظ کردن مسائل ساختاری و سازهای به ابعاد زیباییشناسانه گنبد نیز پرداخته است.
این مقاله بر آن است با تمرکز روی تناسبات ابعادی گنبد به عنوان یکی از مؤلفههای زیباییشناسانه، سیر تکامل گنبدهای مساجد، در طول دورههای تاریخی متفاوت را واکاوی نموده و به این سؤال پاسخ دهد که آیا میتوان میان مؤلفههای زیباییشناختی گنبدها در طول دورههای تاریخی متفاوت و در یک محدوده جغرافیایی واحد، ارتباطی معناداری یافت؟ به این منظور ابتدا با مروری بر ادبیات موضوع، به تدوین شیوههای گونهشناسی و استخراج مؤلفههای اثرگذار، جهت مقایسه و دستهبندی گنبدها اقدام شده و برای کنترل دامنه تحقیق، این مطالعات، به فلات مرکزی ایران، محدود شده است. مواد و مدارک این پژوهش نمونههای مقاطع گنبدهای مساجد جغرافیای ذکر شده که با توجه به منابع کتابخانهای جمعآوری و تدوین گردیده است. دستاوردهای این پژوهش با روشهای توصیفی-تحلیلی، ترسیم نمودار پراکندگی و آنالیز اطلاعات آماری به سامان رسیده است. از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، افزایش نسبت خیز خارجی گنبد مساجد تا دوران مظفری-تیموری و کاهش این نسبت در دوره صفوی است. برخلاف خیز خارجی، تناسبات داخلی در گنبدهای یکپوش و دوپوش با یکدیگر همپوشانی داشته و تغییرات چندانی در آن دیده نمیشود. در عین حالی که سیر تاریخی تغییر فرم گنبدهای مساجد ایران، از گنبد خاگی به نار و از نار به شبدری تبعیت می نماید.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |